اگر همچون موراکامی به تاریکی ناخودآگاهم بروم (نه اینکه الگویم باشد، صرفاً خواندهام به تاریکی ناخودآگاهش میرود!) آنوقت به هزارتویی از ندانستنها و تردیدها دست پیدا خواهم کرد. چقدر خودشیفتهام، و در عین حال سرشار از شک و تردید." آنها" که کم و بیش مثل همند، که بعضیهاشان هنوز مرا دوست دارند، بر زندگیام یک سایهٔ ابدی انداختهاند و من هیچگاه این موضوع را منکر نخواهم شد. من اگر مثل آنها شوم، میمیرم. تکراری بودن، مرا رشد میدهد اما انگشتهای اتهام که مرا نشانه میروند چه؟ بدتر از اینها، هیچ و پوچ بودنم. با این حال شاید در همه ما، این "میل" به خودویرانگری مشترک باشد. سرکوب آن حس مبارزه به من میدهد. چه بسیار در این نبرد شکست خوردهام.
مرا ,آنها ,مثل ,میدهد ,حال ,تاریکی ,به خودویرانگری ,به تاریکی ,میل به ,چه؟ بدتر ,بدتر از
درباره این سایت